ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

اولین ماهگرد بعد از سه سالگی

سه سال و یکماه 

و یه مامان بی حوصله که اصلا نوشتنش نمیاد و  عکسای زیاد قشنگی از اینماه نداره  

ثنایی که اینروزا با دخترای همسایه جدید یعنی ستایش و ریحانه روزهاش رو میگذرونه البته بعد از اینکه از مهد میریم خونه. به کبوتراش میرسه که توراهی هم دارن. واسه باباش هزار هزار تا دختر خوبیه. در مورد دستشویی به مامانش غلبه کرد و خودش شماره یک رو از اول تا آخر بدون کمک انجام میده. به استثناء دو سه ساعت خواب بعد ازظهر تمام روز و البته شب رو در حال جنب و جوشه و..... این چند نقطه یعنی مامان بی حوصله زیادتر دیگه یادش نیست  

  

 

  

  

دیگه با تجهیزات میاد دانشگاه

 

  

روزی یه بار اجازه داره از این نردبون بره بالا تا بره و بیاد قلب من میاد تو دهنم ولی خب زورمم بهش نمیرسه که نه بگم

    

 

 

 

  

و مسیر برگشت

 

 

دوستای خوب ثنا فاطمه حسنا و نازنین زهرا دو تا خواهر مهربون و مودب

   

 

 

 نی نی جدید یکی از دوستان آقا محمدامین   

   

 و قصه دنباله دار من و ثنا و پارک