ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

خواهرانه

حسنا دیگه همه چیزهایی که بهش میگیم رو متوجه میشه و انجام میده(اونو بده، برو اونجا، بیا، آجی رو نازی کن و....)

خواهرا به مرحله بازی کردن با هم رسیدن و واقعا از این بابت خوشحالیم که مایه سرگرمی هم هستن

تو بازیها حسنا بیشتر از خودش ذوق نشون میده

ثنا دو هفته ای هست که میره ژیمناستیک و خیلی به تخلیه انرژیش کمک کرده این مسئله

تمریناشو میاد خونه انجام میده و حسنا هم کاراشو تقلید میکنه

اولویت آخر

مادر که باشی همیشه تو اولویت آخر زندگی خودت رو جا میدی

هر روزت رو با برنامه بچه هات کوک میکنی و از خواب بیدار میشی

اینکه امروز به کدوم یک از کارها و خریدهای کدومشون میتونم برسم

مادر که باشی یکدفعه به خودت نگاه میکنی و میبینی که بیشتر از 6 ماهه که تصمیم گرفتی یه چادر نو بخری واسه خودت ولی وقتی براش پیدا نکردی و نوبتت رو به بچه هات دادی

مادر که باشی ممکنه بیشتر از یکماه  مرتب از مطب دوستت که دندانپزشکه باهات تماس بگیرن که عایا عکس مطلوب از دندونی که اوضاعش خیلی خرابه رو گرفتی ببینیم چیکارش کنیم یا نه و تو .... هر بار بهانه ای جور میکنی از بابت نداشتن وقت

مادر که باشی همیشه نگرانی و همیشه در الویت آخر