ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

تابستانه

تو تعطیلات تابستونی پروژه سخت از پوشک گرفتن حسنا رو استارت زدم، نسبتا خوب داره همکاری میکنه یه کم زود شروع کردم ولی خب تا هوا گرمه انجام بشه بهتره دو بار گلهای قالی رو آبیاری کرده که وقتی ازش میپرسم کی این کار رو کرده میگه بابا! بعد هم به باباش نگاه میکنه میگه نگووووووو

ثنا خانم هم از هفته بعد میره واسه آموزش شنا

کلاس اول هم تو همون مدرسه که پیش دبستانی رو رفت ثبت نامش کردیم

پرستار حسنا خودش صاحب یه دخمل جدید شده نمیدونم حسنا خانم بعد تعطیلات مامان کجا قراره بمونه ولی ... خدا بزرگه در این شکی نیست. خانم پرستار که خودش اعلام آمادگی داره واسه نگهداری حسنا اما باید خوب فکر کنم و بررسی کنم ببینم آیا تواناییشو داره یا نه

حسنا حرف زدنش خیلی بهتر شده و خیلی شیرین زبونی میکنه اکثر لغات رو ادا میکنه و جملات کوتاه میگه