ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

کنار قدم های جابر.....

امسال دیگه راضی نشدم همسر به تنهایی کنار قدم های جابر قدم برداره و باهاش همراه شدم

دخملا موندن پیش خاله زینب تا یه جایی بهشون خوش گذشته بود از یه جایی به بعد مریض شده بودند بعد خوب شده بوند و با همدیگه حساب محمدحسین که جلوی چشمشون مادر داشت رو میرسیدند

نصیب همه عشاق بشه ان شاالله


 

 کاظمین

http://s9.picofile.com/file/8352625550/%D9%85%D9%87%D8%B1_%D9%88_%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86_97_23_.jpg


این آقا از حزب الله لبنان بودند که با دیدن آقا مهدی  اومد پرسید سپاهی هستید که گفتیم نه و یه عکس"نحن اخوت" طور با هم گرفتند


http://s8.picofile.com/file/8352621092/%D9%85%D9%87%D8%B1_%D9%88_%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86_97_16_.jpg


بدون شرح

http://s8.picofile.com/file/8352621168/%D9%85%D9%87%D8%B1_%D9%88_%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86_97_25_.jpg