ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

ثنا خانم&حسنا خانم&حلما خانم

صندوقچه خاطرات روزهای مادرانه ام

ax زمستان 1401

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ax پائیز 1401

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ax تابستان 1401

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سیب ناممنوعه

هر چی بیشتر تو هوش مصنوعی غوطه ور میشم احساس عجز و یه کم ترسم بیشتر میشه، ترس برای چی؟ نمیدونم یاد فیلمهای ترسناکی میفتم که توشون اختیار دنیا و زندگیها از دست بشر خارج شده

شایدم برعکس بشه و برسیم به نقطه ی پادشاهی مطلق و سروری عالم

مثلاً زیر درخت سیبی نشسته نه دراز کشیده باشیم بعد دلمون بخواد یدونه گنده و قرمزش رو از روی نوک درخت بچینیم که قبل از هر گونه اقدامی پردازشگرهای موجود در فضای اطراف ما این تشعشع حاصل از ابراز نیاز رو از مغزمون بگیرن بعد اقدام به فشرده سازی مولکول های هوای اطرفمون کنن و همزمان به اجزای درخت دستور بدن شلش کن و نهایتا شاخه ی مورد نظر حامل سیب بیاد پائین و پائین و نهایتا در همون پوزیشن دراز کش آماده ی چیدن از طرف ما بشه!! تعجب نداره. میشه یه روزی

ولی خب از روز اول هم که تو بهشت اوضاعمون همین بود، اسکلیم تو این دنیا یا واقعا دنبال علم و دانش و آگاهی و پیشرفت و به کارگیریش در زندگی هستیم؟

ای بگم خدا چیکارت کنه حضرت آدم ابوالبشر یه سیب نمیخوردی حالا چی میشد

به قول همسرجان در مواقعی که در امور دنیا کم میاره: حضرت آدم خدا از تو گذشت ولی ما که نمیگذریم


پدرجان! مزاح بودا. یه وقت با ننه حوا عاقمون نکنی. درود خدا بر شما