-
عکسهای اردیبهشت 95
دوشنبه 31 خردادماه سال 1395 10:37
محمدحسین جیگر خاله عایا میتونم بیدارش کنم؟ جای ابتکاری خواب که مامان جون اینا واسه آقاآرشا درست کرده بودن تا میومد پایین حسنا میپرید میرفت توش اینم صاحبش محجبه شدن فصلی ثناخانم
-
عکسهای اسفند 94+ فروردین 95
یکشنبه 30 خردادماه سال 1395 12:56
هیس دارم تی وی میبینم افراخانم طهوراخانم دخترعمه دخترا عیدی برون واسه زن عموی جدید نمایشگاه کاردستی تو مدرسه ثناخانم علی کوچولو پسرعمه دخترا
-
عکسهای بهمن 94
یکشنبه 30 خردادماه سال 1395 12:43
از هنرهای ثناخانم و دو تا خواهر هنرمند
-
عکسهای دی ماه 94
یکشنبه 30 خردادماه سال 1395 12:26
مشغول تغذیه نوزاد دخترا در مراسم عقد محضری عموجان ثنا خانم دارن از عروس و دوماد عکس میگیرن قهر فرمودن
-
عکسهای آذر 94
یکشنبه 30 خردادماه سال 1395 12:15
این همون پیش بندیه که گفتم ثنا با قاشق! و قیچی واسه حسنا دوخته طهورا خانم دخترعمه دخترا چقدر منتظر بمونم تا آجی بیدار شه؟ ویوی اتاق ثنا خانم در یک روز برفی خانه ما وقتی محمدپارسا مهمونمون باشه
-
خب؟
چهارشنبه 5 خردادماه سال 1395 08:22
شبا واسه دخترا قصه میگم تا بخوابن حسنا هی وسط حرفام میگه خب؟ گاهی این "خب" هاش زیاد از حد میشه دیگه میگیرم میچلونمش حسابی دیشب قصه مون یه گربه توش داشت تا رسیدیم به گربهه حسنا خانم ترسید و پرید تو بغل من ثنا تو تعطیلات به سر میبره دلش هم برای مدرسه خیلی تنگ شده کاش میشد قید کار کردن رو بزنم و کنار گلهام باشم...
-
فرهنگ لغت جدید
چهارشنبه 26 اسفندماه سال 1394 11:02
حسنا به من میگه مامامان به باباش میگه بابابا به ثنا هم میگه آجی د خیلی دوست داره که با ثنا نقاشی بکشه، خیلی دوست داره بره یه جای بلند بعد ثنا رو صدا کنه که ببره بغلش کنه، خیلی دوست داره صبحها با ثنا بره مدرسه یه روز که برنامه ای تو مدرسه بود و همه با هم رفتیم بودیم کلی ذوق کرد به زور کنترلش میکردم زود در میرفت ثنا...
-
روزمره
چهارشنبه 26 اسفندماه سال 1394 10:57
اونا میریزن من جمع میکنم، اونا میریزن من جمع میکنم، اونا میریزن من جمع میکنم، ، اونا میریزن من جمع میکنم، اونا میریزن من جمع میکنم،، اونا میریزن من جمع میکنم، اونا میریزن من جمع میکنم، اونا میریزن من جمع میکنم، اونا میریزن من جمع میکنم، اونا میریزن من جمع میکنم، اونا میریزن من جمع میکنم، اونا میریزن من جمع میکنم، اونا...
-
تکرار مکررات
سهشنبه 4 اسفندماه سال 1394 12:16
ثنا حول و حوش همین سن الان حسنا بود که یه پست گذاشتم در مورد اینکه صدای اذان رو که میشنوه دستاشو میبره بالا و مثلا دعا میکنه . . . خب حسنا هم الان همین کارو میکنه . ثنا حول و حوش همین سن الان حسنا بود که یه پست گذاشتم و توش نوشتم که به شدت سرما خوردم ولی برای اینکه تو خونه امکان استراحت نیست به زور پاشدم اومدم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 دیماه سال 1394 09:41
ثنا تو ماه شانزدهم بیشتر حرف میزد حسنا فقط چند تا کلمه رو میگه با یعنی باز کن(عموما ظرفای دربسته و اسباب بازیها) بابا مامان آب کنتو(کنترل) الو ددر دایی به چایی هم میگه دایی اینا کلماتیه که ادا میکنه اما تو درک مطلب همه چی رو متوجه میشه و انجام میده مثلا اسم اکثر وسایل خونه و افراد رو میدونه و وقتی بهش میگیم برو فلان...
-
عکسهای آبان ماه 94
دوشنبه 16 آذرماه سال 1394 14:01
عشق دخترای من چهره پر از انرژی(!) ثنا وقتی صبح از خواب پامیشه و میخواد بره مدرسه اینم از آخرین اثرات هنری ثنا. منو و خودشو و حسنا رو کشیده بهمون بالن وصل کرده بریم هوا
-
عکسهای مهر ماه 94
دوشنبه 16 آذرماه سال 1394 13:48
خب میخوام این دستمالو درآرم تو گردگیری به مامانم کمک کنم داشتم کارای خونه رو انجام میدادم این تیپی باهام قهر کرده بود اومدم از دلش درآوردم آشتی شدیم نمایی از خونه زندگی اینجانب بیچاره
-
عکسهای شهریور ماه 94
دوشنبه 16 آذرماه سال 1394 13:23
خواب بعد از ظهر از نوع خواهرانه کیک تولد من و حسنا اگه گفتید در کمین چیه؟ فانی باف اونم در حد حرفه ای
-
عکسهای آتلیه(اول مرداد 94)
دوشنبه 16 آذرماه سال 1394 11:33
-
عکسهای مرداد ماه 94
دوشنبه 16 آذرماه سال 1394 11:02
گیلان سرسبز ر علاقه شدید به میز تی وی خونه عمه طهورا خانم نوزاد جدید عمه لالایی آجی لالا آرامش آغوش پدر قورمه سبزی با طعم دست و پا ر
-
عکسهای تیر ماه 94
دوشنبه 16 آذرماه سال 1394 10:42
پارک بازی خواهرانه آقا کیان همسایه و دوست دخترها یک حوزه علمیه بسیار بسیار قدیمی در شهر ما اولین باری که به تنهایی ایستاد آقا محمدحسین پسرخاله دخترها داداش علی آقا ر
-
خواهرانه
سهشنبه 10 آذرماه سال 1394 08:48
حسنا دیگه همه چیزهایی که بهش میگیم رو متوجه میشه و انجام میده(اونو بده، برو اونجا، بیا، آجی رو نازی کن و....) خواهرا به مرحله بازی کردن با هم رسیدن و واقعا از این بابت خوشحالیم که مایه سرگرمی هم هستن تو بازیها حسنا بیشتر از خودش ذوق نشون میده ثنا دو هفته ای هست که میره ژیمناستیک و خیلی به تخلیه انرژیش کمک کرده این...
-
اولویت آخر
یکشنبه 1 آذرماه سال 1394 14:22
مادر که باشی همیشه تو اولویت آخر زندگی خودت رو جا میدی هر روزت رو با برنامه بچه هات کوک میکنی و از خواب بیدار میشی اینکه امروز به کدوم یک از کارها و خریدهای کدومشون میتونم برسم مادر که باشی یکدفعه به خودت نگاه میکنی و میبینی که بیشتر از 6 ماهه که تصمیم گرفتی یه چادر نو بخری واسه خودت ولی وقتی براش پیدا نکردی و نوبتت...
-
قدم..قدم..قدم
یکشنبه 10 آبانماه سال 1394 10:13
حسنا راه میره از 7 آبان 94 فعلا کم کم سرما هم خورده یه کوچولو
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 آبانماه سال 1394 10:18
نمیدونم کدومشون دارن زودتر بزرگ میشن و بیشتر تغییر میکنن. حسنا جسمش هر روز متفاوت با روز قبله و ثنا بیشتر رفتارش و انگار داره تغییر فاز جدی میده. انگار میشه دیگه بعنوان یه خانم روش حساب کرد. میزان انرژیش زیاده و ما هم تقریبا راحتش میزاریم تو تخلیه این انرژی. علاقه زیادی بهم دارن. حسنا بیشتر دوستش داره حتی اگه ثنا خواب...
-
آغاز ماه مهر...
دوشنبه 6 مهرماه سال 1394 11:08
ثنا به مدرسه رفت پیش دبستانیه ولی خب به جای مهد ترجیح دادم بره مدرسه به دلایل مختلف از جمله اینکه آماده بشه با محیط دبستان ثنا به مدرسه رفت و من حس کردم که دیگه از خردسالی دراومد و کودک کاملی شد ثنا به مدرسه رفت و من خیلی گشته بودم که بهترین مدرسه رو براش پیدا کنم. و فکر میکردم که همینطور شد ولی دقیقا تو روز اول مدرسه...
-
عکسای خرداد ماه
چهارشنبه 31 تیرماه سال 1394 13:15
ماه رمضون نزدیک سحر. ثنا از خستگی بالاخره خوابش برد ولی حسنا همچنان میدان رو حفظ کرده یه جشن کوچولو به مناسبت تولد محمد حسین پسرخاله و پسرعموی دخترا میره زیر تخت و نمیتونه درآد و بالاخره عکسای تولد پنج سالگی ثنا
-
عکسهای اردیبهشت ماه
چهارشنبه 31 تیرماه سال 1394 12:59
دسته جمعی رفته بودیم ولایت و در آخر سالاد محصول ثنا خانم کدبانو
-
عکسای فروردین ماه
چهارشنبه 31 تیرماه سال 1394 12:43
تو ماشین حسنا و علی کوچولو پسر عمه دخترا شکارچی همیشه ماهر
-
ماه رمضان
یکشنبه 14 تیرماه سال 1394 11:43
سلام به مشکل عمده بلاگرها مبتلا شدم. انگار سرگرم بودن تو شبکه های اجتماعی باعث شده وبلاگای نازنین تا حد زیادی مظلوم واقع بشن هم از جانب نویسنده و هم خواننده ها. در هر صورت من اینجا رو همیشه دفتر خاطرات کودکیهای کودکانم میدونم و دلم میخواد بنویسم از رفتارها و تغییر رفتارهاشون واسه روزایی که اونقدر بزرگ شدن که مراقب...
-
عکسهای زمستان 93
شنبه 12 اردیبهشتماه سال 1394 18:25
خب امروز عکسای سه ماه زمستون دخترا رو بالاخره موفق شدم بزارم.تنبل تشریف ببرید ادامه مطلب اینا عکسهای حد فاصل 25 آذر تا 12 بهمن هستش دخترا و پسرعمشون علی کوچولو(علی چهار روز از حسنا کوچیکتره) کلهم تقدیمی از طرف ثنا خانم به حسنا خانم این عکسها متعلق به حد فاصل 12 تا 29 بهمنه اینها هم عکسای اسفند ماه عسل خانم تماشای تی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 فروردینماه سال 1394 23:36
خیلی وقته چیزی ننوشتم حسنا شش ماهش تموم شد شش ماهه که با شادی اومده. با انرژی. با امید حسنا در آستانه شش ماهگی خوردنی شده. بانمک شده. بازی میکنه. ارتباط برقرار میکنه با ما ثنا خیلی از وجودش خوشحاله. صبحها اصولا حسنا اول پامیشه بعد من و ثنا رو بیدار میکنه. اومدن حسنا باعث شد ثنا خانم اتاق خودشو ترک کنه و شش ماهه که...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 آذرماه سال 1393 13:11
salam fonte farsi nadaram hosna daghighan 3 mahe ke owmade ba ye kolebare shadi faghat axa ro gozashtam finglish sakhtam bid chan ta ax ghabl tavalode hosna v roze tavalode hosns-bimarestan montazertarin babaye donya HOSNA AMADD axaye rozane in se mahv v ثناخانم- مهساخانم- یسناخانم داره برای بابایی میخنده
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 شهریورماه سال 1393 18:28
نمیدونم از چی بنویسم ثنا هر روز داره بزرگتر میشه و انتظارش واسه به دنیا اومدن خواهرش کشته ما رو تا حد زیادی هوامو داره و کمتر اذیت میکنه. کلی هم نقشه کشیده که بعد بدنیا اومدن خواهرش چه بازیهایی باهاش بکنه و کجاها ببردش ولی خب اینم میگه که باید به من که بزرگترشم احترام بزاره و بدون اجازه من به اسباب بازیها دست نزنه دو...
-
بی حوصله نوشت
یکشنبه 12 مردادماه سال 1393 19:21
چیز زیادی به اومدن چهارمین عضو خانواده نمونده واسه همین خیلی حوصله آپیدن ندارم سر فرصت میام ایشالا