-
جناب آقای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
چهارشنبه 13 بهمنماه سال 1400 02:01
سلام علیکم جسارتا مدتی بود که احساس می شد خودتان ملتفت شده اید که با پخش تناژی و گونی وار سریالهای کره ای دارید چه بلایی بر سر فرزندان و نوجوانانمان می آورید، و البت تصور کردیم که آمار بهتان ارائه داده اند از رغبت عجیب جگرگوشگانمان به یادگیری زبان کره ای در موسسه های آموزش زبان که اینگونه مدتیست پخش این آبکیان بی...
-
هر خانه ایرانی، یک مادر روانی
جمعه 1 بهمنماه سال 1400 06:54
در آستانه روز گرامیداشت مقام شامخ مادر ،عنوان پست رو میتونم تلخ ترین و وحشتناک ترین طنز موجود در کشور نامگذاری کنم ماجرا مربوط به دو روز قبله که خواهر همسر با اشک و ناراحتی عمیق از حال و روز مادر یکی از دانش آموزانش گفت که به خاطر فشارهای ناشی از آموزش مجازی فرزندش در بیمارستان اعصاب و روان شهر بستری شده ای مدعیان...
-
عجب بالا و پایین داره دنیا
پنجشنبه 23 دیماه سال 1400 06:06
ساعت ۶ صبحه و تازه دارم می خوابم. دندونای کرسی حلما داره درمیاد با ورم اضافه و تب و آفت و متخلفات. شبا بیقراره و کلا بی اشتها. با همسرجان شیفتی بالاسرش بیداریم. گفتم که یه وقت اینطوری برداشت نشه که بچه داری فقط بازی و شیرینی و سرگرمیه. بعله از این شبا هم داره. شب به خیر ببخشید صبح به خیر
-
گودزیلا مدل آخر دهه نود
دوشنبه 20 دیماه سال 1400 20:15
نی نی گویان میاد طرفم، میدونم منظورش چیه، میخواد یکی از کلیپهای حسنا رو که نی نی هم احتمالا توش داره بزارم براش. گوشی رو میزارم جلوش روی زمین، فیلم رو پلی میکنم و میگم: حلما بهش دست نزنیا!! چون خیالم راحته که حرف گوش کنه و امکان نداره که بهش دست بزنه میام آشپزخونه یه سیب پوست میکنم میزارم تو زیردستی و برمیگردم پیشش...
-
چگونه فرزندان خود را به مطالعه ترغیب کنیم؟
جمعه 17 دیماه سال 1400 21:41
ثنا: مامان چرا من بایدددد کتاب بخونم؟ من: برای اینکه آدم بشی مامان، همه کسایی که آدم حسابی شدند از دوره نوجوانی کتاب خون بودند ثنا: آهان فکر کنم خوب توجیه شدااا
-
به وقت دمنوش
شنبه 11 دیماه سال 1400 21:19
بماند به یادگار از اولین باری که از حلما توی لیوان خودش و مستقل پذیرائی شد.
-
ABCD
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1400 06:45
آیا لازمه که ما زبان انگلیسی بلد باشیم؟ بله، صد در صد آیا ما باید"انگلیسی زبان" بشیم؟ خیر، به هیچ وجه
-
بی عقلی نامه
یکشنبه 30 آبانماه سال 1400 20:22
در حالیکه نورولوژیست عزیز که از دوستان نسبتاً قدیمِ جان می باشد تماشای هر آنچه که محتوای آدرنالیمان را بالا پائین می کند، از گاندو و سرجوخه گرفته تا پاندای کونگ فوکار را برایمان تحریم کرده است، نشسته ایم از سرِ بی عقلی و خود آزاری" زنانی با گوشواره های باروتی" را دیده ایم. افکارمان به شدت پریشان، جگرمان شرحه...
-
روزمره
چهارشنبه 12 آبانماه سال 1400 08:18
1. " از صبح تا حالا به جز غذا چیزی نخوردم" دیالوگ قبل از خواب حسنا بعد از تحمل یک روز بیماری پی نوشت; کوچه به شدت تو این یک روز خلوت و آروم بود. چه حالی کردند اهالیش!نوش جونشووون 2. زنگ ورزش از مفرح ترین ساعات زندگی ما چهارتاخانم محترم تو خونه (معمولا یک روز درمیان). یکی از ویدئوهای امیر اصالت رو میزاریم روی...
-
شاپرکم، حلمایکم
سهشنبه 27 مهرماه سال 1400 11:16
365 روز پیش اینموقع مجاور پنجره اتاق بخش زایمان، کنارم توی تخت نوزاد بعد از اولین شیری که خورده بودی مثل یه عروسک ناز خوابیده بودی و من بعد یه چرت کوتاه داشتم دونه دونه تلفنهای تبریک رو جواب میدادم، سرخوش از بودنت، داشتنت، بغل کردنت و بوکردنت پدرت سرخوش تر از من بین خونه و بیمارستان در رفت و آمد بود، خواهرات دل تو...
-
روزمره
سهشنبه 6 مهرماه سال 1400 09:36
در حق حلما تو این وبلاگ داره اجحاف میشه! تاریخهای دقیق اولینهاش ثبت نشده اولین روزی که چهارچنگولی رفت اولین دندونش اولین کلماتی که گفت ولی... با همه اینها اون حلمائه، دختر عزیز من، ته تغاری خونه ما زود به حرف اومد. دقیقا از روزی که واکسن شش ماهگیش رو زدیم آوردیم خونه روی تابش نشسته بود با آهنگ میخوند داب داب آباسی...
-
توضیح
دوشنبه 22 شهریورماه سال 1400 22:14
خیر! بچه ها نه تبلت و نه گوشی مستقل ندارند، از گوشی من استفاده میکنند تا جایی هم که بتونیم مقاومت میکنیم و براشون نمیگیریم! نه اینکه بهشون اعتماد نداشته باشیم برای اینکه نمیخوایم جز پدر و مادر عنصر سومی هم در تربیتشون نقش داشته باشه.
-
توضیح
شنبه 13 شهریورماه سال 1400 23:10
بله! حسنا کلاس اول رو گذروند نمیدونم چرا اینجا چیزی در موردش ننوشتم تا مدتی بعد از شروع سال تحصیلی هنوز روی تصمیممون مبنی بر یک سال عقب انداختن مدرسه رفتنش بودیم ولی بعد یه کم پشیمون شدیم که نکنه سال بعد یعنی امسال هم باز آموزش مجازی باشه! که هست!!! وضعیت خاص سال گذشتمون ایجاب می کرد که زیاد اینور اونور باشیم، هیچ وقت...
-
در باب سختیهای فرزندپروری
پنجشنبه 11 شهریورماه سال 1400 21:47
نگهداری و پرورش نوزادی مثل حلما که سخت نیست. اصلااااااا سخت فقط اسم و فامیل بازی کردن با حسناست به ارواح خاک باغچمون
-
GPS
جمعه 5 شهریورماه سال 1400 23:18
حس می کنم حلما یک عددش رو بهم وصل کرده، هر جای خونه که باشم سیم ثانیه پیدام می کنه، همینجوری کندخوان بودم و یه کتاب رو شونصد روز طول میدادم تا تموم شه دیگه با وجود این خشگل خانم فبها عکس؟؟ میدونید که بارگذاری عکس تو وبلاگ زمانبره، ان شاالله کامینگ سون
-
دیروز
پنجشنبه 4 شهریورماه سال 1400 00:04
بعد از بیشتر از یکسال رفتم سرکار تو یک صبح زیبای تابستونی حدسم درست نبود و زنده موندم و دوباره دانشگاه رو دیدم. در بدو ورود دستگاه حضور و غیاب منو نشناخت، تصویری شده بود و با انگشتم غریبی می کرد، مسئول حراست سردرب که از آقایون درشرف بازنشستگیه گفت کجایی اینهمه وقت؟ از زیر ماسک خنده ام گرفت. تقصیر من چیه خو که شکمم تو...
-
چگونه مادر خود را با خاک یکسان کنیم
یکشنبه 31 مردادماه سال 1400 10:22
- مامان من اصلا دلم نمیخواد بزرگ شدم مثل تو بشم + چرا ثنا جان مگه من چمه؟ _ تو خیلی بدبختی مامان، تمام روز داری کار میکنی +
-
خونه ی ما
سهشنبه 29 تیرماه سال 1400 02:16
بالاخره خوابیدند. هر سه تاشون هر چهارتاشون از ساعت ۲۲ که میز شام تقریبا جمع شد خمیازه های همسر و حلما شروع شد دوتاشون رو راهی اتاق کردم با تجهیزات کاملی از فلاکس و دو تا شیشه و پستونک و... لباسها داخل ماشینه و باید منتظر بمونم تا پهنشون کنم از طرفی اون دو تا هم مشغول دیدن سریال کره ای بدون توجه به اخمهای من سریال تموم...
-
آدم ها شبیه وبلاگشان نیستند
شنبه 5 تیرماه سال 1400 01:38
-
وقتی بهشت عزوجل اختراع شد
دوشنبه 5 آبانماه سال 1399 14:07
وقتی بهشت عزوجل اختراع شد حوا که لب گشود عسل اختراع شد آهی کشید و آه دلش رفت و رفت و رفت تا هاله ای به دور زحل اختراع شد *آدم نشسته بود، ولی واژه ای نداشت* *نزدیک ظهر بود ... غزل اختراع شد* آدم که سعی کرد کمی منضبط شود مفعول و فاعلات و فعل اختراع شد «یک دست جام باده و یک دست زلف یار» اینگونه بود ها...! که بغل اختراع شد
-
و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید
جمعه 2 آبانماه سال 1399 22:03
مادرتر شدم حلما خانم بعبارتی خواهر جدید ثنا خانم و حسنا خانم به جمع چهارنفرمون اضافه شد تاریخ تولد:1399/7/27 خورشیدی ساعت 7:40
-
برگی از مکالمات قبل از خوابشون
جمعه 28 شهریورماه سال 1399 12:45
حسنا: ثنا اگه دشمنا منو ببرن عوضش بهت صد تا اسلایم بدن تو قبول میکنی؟ ثنا:نه حسنا: خب پس خواهرتو دوست داری ثنا: آره
-
اصلا حسین(ع) جنس غمش فرق میکند
سهشنبه 4 شهریورماه سال 1399 23:16
کرونا خیلی چیزها را از ما گرفت اما خیمه عزایت را نتوانست، که نزدیک تر و دست یافتنی تر شد، از پشت دیوارها به زیر آسمان آبی و به کف انتهای کوچه ای آمد که عبور خودرو از این سرش ممنوع است تا مزاحمتی برای همسایه ها نباشد، که دم درب ما باشد و شکر کنیم آن روزی که این خانه قدیمی انتهای کوچه را معامله کردیم باری تعالی داشت...
-
ax خرداد و تیر 99
دوشنبه 27 مردادماه سال 1399 19:53
اول بریم سروقت عکسای عزیز دل عمه این عکسای نوزادی ثناست. یکی از نزدیکان برامون فرستاد کلی ذوق کردیم و اینم حسنا در حال رسیدن به حساب آرشا آرشا چند سال بعد از آن واقعه شوم اراذل در خانه مامان جونشون اختتامیه خونه تکونی دیرهنگام ما آمین یادتون نره نوه میشه مغز بادوم . اونوقت نتیجه چی میشه؟ خودآموز اسکیت در منزل...
-
ax اسفند تا اردیبهشت
دوشنبه 27 مردادماه سال 1399 19:29
-
ax دی و بهمن 98
دوشنبه 27 مردادماه سال 1399 18:08
-
ax پائیز 98
دوشنبه 27 مردادماه سال 1399 17:39
-
کی راحت میشیم ازش؟
چهارشنبه 22 مردادماه سال 1399 11:27
یه سوال جدی از دیشب برای حسنا پیش اومده اینکه اخبار هم آخرین قسمت داره؟ آخرین قسمتش کی پخش میشه؟
-
ما می توانیم
جمعه 3 مردادماه سال 1399 18:44
ثنا برای من مصداق بارز این جمله است. هیچ وقت به هیچ کاری نه و نمیتونم نمیگه. در پنج ماه خونه نشینی گذشته که مدرسه ها تعطیل بود حتی یک بار دوتاشون برای مدرسه دلتنگی نکردند(امیدوارم اگه ژن از مدرسه فراری گری رو از باباجانشان به ارث بردن به اندازه او مشتاق مطالعه و کسب حکمت هم باشند/ به همینم راضیم ). ولی این مدرسه نرفتن...
-
دختر شکوفه های صورتی
چهارشنبه 7 خردادماه سال 1399 10:58
تولدت مبارک با تشکر از دایی حسین و زن دایی سلماز عزیزت و بقیه دست اندرکاران بابت این سورپرایز زیبا